در بخش اول مطلب درباره استرس هاي تازه عروس هايي گفتيم که بايد چند سال با خانواده همسر در يک ساختمان يا يک واحد زندگي کنند. در اين بخش بقيه مشکلات پيش رو و راه حل هاي آنها را مرور مي کنيم.

دردسرهاي زنان خانه دار

مشکلات شما وقتي شاغل يا خانه‌دار هستيد، متفاوت است. براي عروس‌خانم‌هايي که در بيرون از خانه شغلي دارند، زندگي با خانواده همسر کمي متفاوت است و گويا تسهيل مي‌شود اما وقتي شما خانه‌دار هستيد، شايد هم‌پوشاني وظايف باعث آزارتان شود؛ مثلا شايد همواره وظيفه شما اين باشد که خانه را نظافت کنيد و يا وعده‌‌هاي غذايي را آماده سازيد.

يادتان باشد که بايد به شيوه‌اي صحيح و مناسب از خودتان حمايت کنيد؛ مثلا اگر مادر همسرتان از شما خواسته باشد فلان غذا را براي ظهر بپزيد، لزومي ندارد جواب سر بالا بدهيد و جنجال به پا کنيد. کافي است بگوييد: باشه، مامان جون! سعي خودم را مي‌کنم که قورمه‌سبزي بپزم.

اگر فرقي برايتان نمي‌کرد و به قولي راه دست‌تان بود، آن را آماده مي‌کنيد و اگر نه، نيازي نيست به هر قيمتي که شده آن را تهيه کنيد. يادتان باشد وقتي رفتاري تقويت شود، تکرار خواهد شد. پس بايد در برابر آن رفتار نوعي عمل خاموش صورت گيرد تا آن رفتار کم‌رنگ شده و از بين برود و آنها متوجه شوند که بايد تقسيم وظايف صورت بگيرد.

اتفاقي که ممکن است بيفتد

وسط روز، مادرشوهر خيلي عصباني به سراغ‌تان مي‌آيد که: «چرا داري اين غذا را مي‌پزي؟» و شما هم با کلامي مهربان و محترمانه مي‌گوييد: «مامان جون ديدم مواد قورمه‌سبزي ندارم، گفتم خيلي فرقي نداره ناهار قيمه باشد يا قورمه؛ مهم اينه که آماده شود و دور هم باشيم. حيفه که بخواهيد ذهن‌تون رو مشغول اين مسايل جزيي بکنيد.»

در اين شيوه قطعا هيچ مشکلي پيش نمي‌آيد و اگر اهانتي در کلام و رفتار شما نباشد و صميمت در واژه گزيني رعايت شود، طرف مقابل که يک مادر است، بدون شک از اين همه مهرباني استقبال مي‌کند و احتمالا دفعه بعدي هم خواهد گفت که غذايي را درست کن که دوست داري يا وسايلش را داري.

حتما با خودتان مي‌گوييد، شايد تا به حال ما در زندگي‌مان افراد بدقلق يا آدم‌هاي مشکل که هيچ قلقي ندارند، نديده‌ايم. اتفاقا قصد داريم طرز برخورد با آدم‌هاي مشکل (که البته بايد بدانيد تعداد آنها انگشت‌‌شمار است) را آموزش دهيم.

 راه برخود با اين آدم‌هاي مشکل، اين است که:

*  به خودتان آرامش بدهيد و با متانت بگذاريد آنها هر چه مي‌خواهند بگويند و فقط شنونده باشيد.

* پاسخ شما بهتر است فقط تاييد و «بله، سعي مي‌کنم» باشد و بعدش دنبال کار خودتان برويد؛ چون اين افراد هيچ قلقي ندارند و بايد حر‌ف‌هايشان را در کمال آرامش شنيد و تاييد کرد تا گفتگو کوتاه شود.

* در برخورد با آدم‌هاي مشکل (هر که باشد، دوست، همکار يا مادر شوهر) بايد حد فاصل را رعايت کنيد و مشکل را ختم نماييد وگرنه آنها از کاه، کوه مي‌سازند و بحران درست مي‌کنند.

دومين مشکل رايج

وقتي در رابطه‌اي نزديک با خانواده همسر و در زندگي هر روزه با آنها هستيد، مساله مقايسه کردن‌ها گاهي آزاردهنده است؛ خصوصا اگر به عنوان مثال، پسر ديگري در خانواده ازدواج کرده باشد و جاري شما در همان‌جا زندگي کند، امکان دارد مادرشوهرتان دايم شما را در مقام مقايسه با يکديگر قرار دهد: «شیرین خيلي خونه‌دارتره، نزديک ظهر همه کاراشو کرده و تو تا لنگ ظهر خوابي... بچه‌هاي شیرین هميشه لباس مرتب و خوش‌رنگ به تن دارند ولي بچه تو...» اگر قرار باشد از اين رفتارها عصبي شويد و در يک سيکل معيوب بيفتيد، چيزي عايدتان نمي‌شود جز از بين رفتن حرمت‌هايتان، خدشه‌‌دار شدن رابطه زناشويي‌تان و شايد هم ابتلا به انواع بيماري‌هاي اعصاب و روان.

چاره چيست؟

به عروس‌خانم‌هايي که دارند با جاري‌هايشان زندگي مي‌کنند، يک توصيه داريم و آن توصيه هم اين است که شما با تکيه بر اعتماد به نفس خودتان کار کنيد. اگر شما خودتان را قبول داشته باشيد و خودتان را با کسي مقايسه نکنيد، اصلا برايتان مهم نيست که ديگران در مورد شما چه بگويند و يا شما را در رقابت با کسي بيندازند.

وقتي توانايي‌هاي خودتان را شناخته‌ايد و قبول داريد، اگر دنيا هم مقابل شما قرار بگيرند، خواهيد گفت اهميتي ندارد. يادتان باشد اين نکته بسيار مهم است که خواهر شوهر و يا جاري شما رقيب شما نيستند و قرار نيست در مقام رقابت با هم باشيد ولي فرض ما اين است که شايد بعضي بزرگ‌ترها از روي ناآگاهي شما را در مقام مقايسه‌اي بي‌ربط قرار ‌دهند و دايم سعي ‌کنند زمينه تقليد کردن‌هاي مکرر، از شيوه لباس پوشيدن گرفته تا تزيين منزل، بين شما به راه بيندازند.

اگر شما نگاه خودتان را عوض کنيد، ياد مي‌گيريد که در روابط تنگاتنگ باديگران از توانايي‌هاي آنها نه تنها آزرده نشويد؛ بلکه به طرف مقابل انرژي مثبت در قالب يک تعريف يا تمجيد دوستانه بدهيد. بعضي از شما واقعا نيازمند اين هستيد که نگاه‌تان را عوض کنيد چون گاهي بسيار ناراحت مي‌شويد که چرا جاري‌تان لباس هم‌رنگ شما يا طرحي همانند شما به کار برده است و همين را به يک جنجال تبديل مي‌کنيد. کمي عاقلانه فکر کنيد. مگر شما مالک رنگ يا طرح هستيد!

مي‌توانستيد از اين تشابه رنگ يا طرح به عنوان يک نکته مثبت و زمينه‌ساز دوستي و صميميت بين خودتان استفاده کنيد و به جاي اينکه با عينک بدبيني به دنبال سوژه گرفتن از يکديگر و يا درگير شدن با اسامي جاري، مادرشوهر و خواهرشوهر باشيد، با هم مانند دو دوست رابطه برقرارکنيد و او را با همه توانايي‌ها و ضعف‌هايش همان‌طور که هست بپذيريد و دوست بداريد. در هر شرايطي از زندگي با خانواده همسر مي‌توانيد لذت ببريد، به شرط آنکه شيوه حل اختلافتان را بلد باشيد و مرزها را حفظ کنيد. در هر رابطه خوب و مناسب همه سختي‌ها آسان خواهد بود و در هر رابطه بد، هر مشکل کوچکي به بحراني بزرگ مبدل خواهد شد.

منبع: هفته نامه سلامت